تاثیر ورزش بر سرطان

وقتی کسی کلمه «سرطان» را میشنود، اولین واکنش معمولاً ترکیبی از ترس، ابهام و نگرانی است. شاید فکر کنیم زندگی متوقف میشود یا دیگر هیچ چیز مثل قبل نخواهد بود. اما در سالهای اخیر، روایتهای جدیدی از زندگی با سرطان شکل گرفتهاند؛ روایتهایی که در آن بیماران نهتنها با سرطان میجنگند، بلکه کیفیت زندگی خود را هم بالا میبرند. در این میان، یکی از پررنگترین و امیدبخشترین عناصر، «ورزش» است. چیزی که شاید ساده به نظر برسد، اما تأثیرات عمیق فیزیولوژیکی و روانی دارد.
چه نوع ورزشی واقعاً مؤثر است؟
وقتی صحبت از ورزش و تأثیر آن بر سرطان میشود، بسیاری از ما ممکن است تصور کنیم که باید وارد برنامههای سخت و فشرده ورزشی شویم؛ اما واقعیت این است که مؤثرترین نوع ورزش، همان فعالیتی است که با شرایط جسمی و روحی فرد هماهنگ باشد. ورزش مؤثر در زمینه سرطان، الزاماً به معنای دویدنهای طولانی یا وزنهبرداری سنگین نیست. گاهی پیادهروی آرام، تمرینات کششی ساده یا چند حرکت ملایم یوگا میتواند بیشترین تأثیر را داشته باشد، بهویژه زمانی که بهطور منظم انجام شود و با مشورت تیم درمانی باشد. نکته مهم این است که فعالیت بدنی باید باعث بهبود جریان خون، افزایش انرژی و بهتدریج تقویت عضلات شود، نه ایجاد فشار مضاعف بر بدن ضعیفشده.
برنامه ورزشی ایدهآل برای فرد مبتلا یا در حال بهبودی از سرطان، باید «شخصیسازیشده» باشد؛ یعنی بسته به نوع سرطان، مرحله بیماری، عوارض جانبی درمان و سطح آمادگی جسمانی فرد تنظیم شود. برای برخی افراد، تمرینات هوازی سبک مثل دوچرخهسواری ملایم یا شنا در آب گرم مؤثر است، در حالی که دیگران ممکن است از تمرینات مقاومتی سبک برای حفظ توده عضلانی بهره ببرند. در نهایت، ورزش مؤثر، ورزشی است که در آن فرد احساس امنیت، انگیزه و کنترل داشته باشد؛ ورزشی که بهجای فرسایش، بازسازی را در پی داشته باشد.
آیا ورزش میتواند سرطان را پیشگیری کند؟
در دهههای گذشته، مطالعات بسیار زیادی در کشورهای مختلف مانند آمریکا، استرالیا و آلمان انجام شده که نشان میدهد ورزش منظم میتواند خطر ابتلا به برخی از سرطانها را کاهش دهد. بهعنوان مثال، ورزش با کاهش سطح انسولین، بهبود سوختوساز چربی و کاهش التهاب مزمن، بهطور مشخص خطر سرطانهایی مانند پستان، روده بزرگ و پروستات را کم میکند. این رابطه در زنان پس از یائسگی که سطح استروژن افزایش مییابد، اهمیت بیشتری پیدا میکند، چرا که چاقی و بیتحرکی دو عامل اصلی افزایش سطح استروژن و افزایش ریسک سرطان پستان هستند.
کمک ورزش به درمان
فرایند درمان سرطان، مسیری دشوار و فرساینده است. بسیاری از بیماران در طول شیمیدرمانی، پرتودرمانی یا پس از جراحی با عوارض طاقتفرسایی مثل خستگی مزمن، تهوع، دردهای عضلانی، کمخوابی و حتی افسردگی روبهرو میشوند. در چنین شرایطی، تصور اینکه بدن توانایی انجام فعالیت بدنی دارد، شاید کمی عجیب بهنظر برسد؛ اما شواهد علمی متعدد نشان دادهاند که ورزش ملایم و برنامهریزیشده نهتنها بیخطر است، بلکه میتواند بخشی از همین روند درمان باشد. تمرینات سبک میتوانند جریان خون را در بافتها بهتر کنند، عملکرد دستگاه گوارش را بهبود بخشند، از سفتی مفاصل جلوگیری کنند و به تنظیم هورمونها و کاهش التهابات عمومی بدن کمک کنند. حتی تغییرات کوچک، مثل چند دقیقه پیادهروی روزانه یا حرکات کششی ملایم، میتوانند به بهبود وضعیت جسمانی کمک کنند.
از سوی دیگر، نباید نقش ورزش را در بازسازی روانی افراد نادیده گرفت. در دل روزهایی که بیمار ممکن است حس کند کنترل زندگیاش را از دست داده، حتی یک فعالیت بدنی ساده میتواند یادآور این باشد که هنوز بخشی از این مسیر در دست خودش است. این احساس اختیار، اعتمادبهنفس را تقویت میکند و انگیزه فرد را برای ادامه درمان بالا میبرد. وقتی بیمار احساس کند که نهفقط دارو و درمان، بلکه «خود او» هم در این روند نقش دارد، رابطهای مثبت بین ذهن و بدن شکل میگیرد. ورزش، در این معنا، صرفاً تمرینی فیزیکی نیست، بلکه حرکتی آگاهانه بهسوی بازیابی تعادل درونی است.
بعد از درمان
پایان دورههای درمانی مانند شیمیدرمانی یا پرتودرمانی، اگرچه برای بسیاری از بیماران نشانهای از پیروزی است، اما در واقع شروع مرحلهای تازه از مسیر بهبودی است. بسیاری از افرادی که سرطان را پشت سر گذاشتهاند، پس از پایان درمان با عوارض طولانیمدت مثل ضعف عمومی بدن، کاهش توده عضلانی، خشکی مفاصل یا حتی اختلال در خواب و تمرکز مواجه میشوند. در این مرحله، بدن نیاز دارد دوباره خود را بازیابد و تعادل فیزیولوژیکی ازدسترفته را برگرداند. ورزشهای سبک و هدفمند میتوانند روند این بازسازی را تسهیل کنند، بهویژه اگر بهتدریج و منظم انجام شوند.
از نظر جسمی، ورزش به بازیابی انعطافپذیری عضلات، بهبود ظرفیت تنفسی و عملکرد قلبیعروقی کمک میکند. همچنین تمرینات مقاومتی با شدت کم میتوانند به پیشگیری از تحلیل استخوان و عضله کمک کنند؛ مشکلی که در بسیاری از بیماران به دلیل کمتحرکی و عوارض دارویی ایجاد میشود. این فعالیتها، هرچند ساده، باعث افزایش استقلال عملکردی بیمار شده و توان او را برای انجام کارهای روزمره بالا میبرند. نتیجه این بازسازی فیزیکی، نهفقط بهبود بدن، بلکه بالا رفتن حس اطمینان و امنیت روانی فرد نیز هست.
در کنار آثار جسمی، ورزش در این مرحله به بازسازی ذهن نیز کمک میکند. ترشح طبیعی مواد شیمیایی مثل اندورفینها هنگام ورزش، به کاهش اضطراب و افسردگی کمک میکند. برای بسیاری از بازماندگان سرطان، ورزش تبدیل به یک عادت روزانه و پناهگاه ذهنی میشود؛ فرصتی برای رهایی از ترسهای بازگشت بیماری و تمرکز دوباره بر توانمندیهای خود. این ارتباط میان حرکت فیزیکی و آرامش روانی، یکی از مهمترین دلایل توصیه به فعالیت بدنی در مرحله پس از درمان است.
آیا همه بیماران سرطانی میتوانند ورزش کنند؟
این سؤال مهمی است و پاسخ آن کاملاً بستگی به شرایط جسمی، نوع سرطان، مرحله بیماری، و توصیه پزشک دارد. اما در اغلب موارد، حتی بیماران درگیر با سرطانهای پیشرفته نیز میتوانند نوعی از فعالیت بدنی داشته باشند. برنامه ورزشی باید شخصیسازی شود. متخصصان فیزیوتراپی و پزشکان ورزشی با همکاری تیم درمانی میتوانند برنامهای طراحی کنند که نهتنها بیخطر باشد، بلکه به بهبود حال عمومی بیمار کمک کند. حتی در مواقعی که بیمار توان حرکت ندارد، تمرینات تنفسی و کششی روی تخت هم میتوانند مفید باشند.
نگاهی به تحقیقات بینالمللی در این زمینه
در سالهای اخیر، نهادهای علمی و درمانی معتبر در سراسر جهان مطالعات متعددی درباره تأثیر ورزش بر روند درمان و بهبود بیماران سرطانی انجام دادهاند. یکی از شناختهشدهترین این پژوهشها متعلق به مرکز تحقیقات سرطان فرد هاچینسون در ایالات متحده است. این مطالعه روی گروهی از زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد و نشان داد که افرادی که پس از پایان درمان، ورزش منظم را در برنامه روزانه خود گنجانده بودند، تا ۵۰ درصد کمتر در معرض بازگشت بیماری قرار داشتند. چنین آماری در دنیای پزشکی عدد کوچکی نیست؛ بلکه نشاندهندهی تأثیر عمیق و قابلاندازهگیری فعالیت بدنی بر کاهش خطرات بلندمدت بیماری است.
مطالعه مهم دیگری در سال ۲۰۱۹ توسط انجمن سرطان استرالیا منتشر شد که طی آن، بیماران در حال درمان تحت برنامهای ورزشی و ساختاریافته قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد بیمارانی که در برنامههای ورزشی هدایتشده شرکت کردند، در مقایسه با گروه کنترل، سطح انرژی بالاتری داشتند، اضطراب و افسردگی کمتری تجربه کردند و کیفیت کلی زندگیشان بهمراتب بهتر بود. این دادهها تأکید میکنند که ورزش نباید صرفاً بهعنوان یک توصیه جانبی در نظر گرفته شود، بلکه بخشی جدی و ضروری از مراقبت جامع از بیماران سرطانی بهشمار میآید. علم امروز دیگر از ورزش بهعنوان مکمل یاد نمیکند، بلکه آن را بهعنوان ابزار درمانی واقعی به رسمیت شناخته است.
تأثیر ورزش بر سیستم ایمنی بدن در مواجهه با سرطان
ورزش یکی از مهمترین عوامل تقویتکننده سیستم ایمنی بدن است، بهخصوص زمانی که پای مقابله با بیماریهایی مانند سرطان در میان باشد. فعالیت بدنی منظم باعث میشود سلولهای دفاعی بدن، مانند نوتروفیلها که وظیفهشان از بین بردن عوامل بیماریزا است، فعالتر شوند و بهتر بتوانند وظایف خود را انجام دهند. علاوه بر این، ورزش باعث افزایش تعداد و کارایی سلولهای کشنده طبیعی یا NK Cells میشود؛ این سلولها نقش حیاتی در شناسایی و حذف سلولهای غیرطبیعی و سرطانی دارند و بهعنوان نگهبانان طبیعی بدن شناخته میشوند.
همچنین، تمرینات مقاومتی و هوازی منظم میتوانند تعداد و فعالیت ماکروفاژها را که نوعی سلول ایمنی مسئول پاکسازی سلولهای آسیبدیده و بقایای سلولی هستند، افزایش دهند. این سلولها به بازسازی بافتها کمک کرده و میتوانند محیط اطراف تومور را تحت کنترل بگیرند. از سوی دیگر، ورزش باعث کاهش سطح سیتوکینهای التهابی میشود؛ این مولکولهای پیامرسان که در حالت مزمن بالا باشند، میتوانند باعث تحریک رشد و پیشرفت سرطان شوند. بنابراین، با کاهش التهاب، ورزش به محدود کردن شرایطی کمک میکند که تومورها در آن راحتتر رشد میکنند.
به طور خلاصه، ورزش باعث میشود سیستم ایمنی بدن در سطح بالاتری فعالیت کند و آمادهتر باشد تا با سلولهای سرطانی مقابله کند. این آمادهسازی، هم شامل افزایش تعداد سلولهای ایمنی مهم و هم کاهش عوامل التهابی است که میتوانند به رشد سرطان دامن بزنند. بنابراین، ورزش نه تنها به حفظ سلامت عمومی بدن کمک میکند، بلکه نقش مهمی در مبارزه طبیعی بدن با بیماریهای خطرناک مانند سرطان ایفا میکند.
ورزش و کنترل وزن
چاقی یکی از مهمترین عوامل خطر ابتلا به انواع مختلف سرطان به شمار میآید و این موضوع در تحقیقات متعددی در سطح جهان به اثبات رسیده است. سبک زندگی کمتحرک و رژیم غذایی نامناسب، دو عامل اصلی افزایش شاخص توده بدنی (BMI) هستند که باعث انباشت چربیهای التهابی در بدن میشوند. این چربیها نه تنها ذخیره انرژیاند بلکه بهعنوان یک منبع فعال هورمونی عمل کرده و تولید موادی را افزایش میدهند که میتوانند فرآیندهای التهابی مزمن را تحریک کنند. التهاب مزمن، به نوبه خود، محیط مناسبی برای رشد و پیشرفت سلولهای سرطانی فراهم میآورد و بنابراین نقش مهمی در بروز سرطانهای مرتبط با چاقی ایفا میکند.
ورزش منظم و هدفمند در این میان نقش کلیدی دارد؛ چرا که علاوه بر سوزاندن کالری و کاهش وزن، بر تنظیم هورمونهایی مانند لپتین، انسولین و استروژن اثرگذار است. این هورمونها در متابولیسم چربی و تنظیم اشتها نقش دارند و افزایش بیرویهشان میتواند روندهای سرطانی را تسریع کند. برای مثال، بالا بودن سطح استروژن در زنان چاق، ریسک ابتلا به سرطان پستان و آندومتر را افزایش میدهد. بنابراین کاهش حتی چند کیلوگرم وزن بدن میتواند به شکل قابل توجهی خطر ابتلا به این سرطانها را کم کند و اثرات مثبتی بر سلامت کلی بدن داشته باشد. در نهایت، ورزش نه فقط یک ابزار برای کاهش وزن، بلکه کلید بازگشت تعادل هورمونی و پیشگیری از بیماریهای مزمن بهویژه سرطان محسوب میشود.
ورزش و سلامت روان در بیماران سرطانی
در میان افرادی که با بیماری سرطان دستوپنجه نرم میکنند، مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و احساس بیارزشی بسیار شایع است. مواجهه با بیماریای جدی که زندگی را تغییر میدهد، فشارهای روحی فراوانی به همراه دارد و گاهی فرد را در چرخهای از ناامیدی و تنهایی گرفتار میکند. این مشکلات روانی نه تنها کیفیت زندگی بیماران را پایین میآورد، بلکه میتواند روند درمان را نیز تحت تأثیر قرار دهد و حتی به کاهش انگیزه برای ادامه مسیر منجر شود. در این شرایط، هر ابزاری که به بهبود حال روحی کمک کند، اهمیت زیادی پیدا میکند.
ورزش یکی از همین ابزارهای مؤثر است که تحقیقات زیادی درباره نقش مثبت آن در سلامت روان بیماران سرطانی انجام شده است. فعالیت بدنی منظم باعث ترشح موادی در مغز میشود که به بهبود خلقوخو و کاهش احساس اضطراب و افسردگی کمک میکنند. علاوه بر این، ورزش حس موفقیت و کنترل را به بیمار بازمیگرداند؛ زیرا فرد در این لحظات میبیند که هنوز قدرت و توانایی دارد و میتواند بخشی از زندگیاش را به دست بگیرد. این حس بهخصوص برای کسانی که درگیر بیماری هستند، میتواند یک نیروی محرک قوی باشد.
بسیاری از بیماران سرطانی عنوان میکنند که هنگام ورزش، برای مدتی کوتاه هم که شده، بیماری و نگرانیهایش را فراموش میکنند. این ساعتهای ارزشمند، فرصتی برای بازسازی ذهنی و روحی هستند که میتوانند نقطه عطفی در روند بهبودی باشند. ورزش، در واقع، فقط یک فعالیت جسمانی نیست؛ بلکه پلی است برای بازگشت به زندگی، پیوند دوباره با خود و دنیای پیرامون و احیای امید و انگیزه در مسیر دشوار درمان.
کودکان مبتلا به سرطان و بازیهای ورزشی
کودکان درگیر با سرطان نیاز به تحرک دارند، اما نوع فعالیتها باید بازیمحور، خلاقانه و مطابق با سن آنها طراحی شود. مراکز درمانی در کشورهای توسعهیافته فضاهایی برای بازیهای فیزیکی طراحی کردهاند که علاوه بر سرگرم کردن کودک، به بهبود عملکرد بدنی و روانیاش کمک میکنند. بازیهای ورزشی باعث افزایش ارتباط کودک با همسالان، بهبود تصویر بدنی و کاهش اضطراب درمان میشود. ورزش برای کودکان نباید سخت و محدودکننده باشد، بلکه باید از جنس بازی و شادی باشد.
جمعبندی
ورزش، برخلاف تصور بسیاری، ابزاری تزیینی یا جانبی در زندگی نیست. بهخصوص وقتی پای بیماریهایی مانند سرطان وسط باشد، ورزش به بخشی از داستان زنده ماندن، بهتر زیستن و بازیابی اعتماد به نفس تبدیل میشود. مهم نیست در چه مرحلهای هستید؛ پیشگیری، درمان یا بازتوانی. مهم این است که بدانید هر گامی که با هدف سلامت برمیدارید، حرکتی ارزشمند در مسیر زندگی است. حرکت، امید میآورد.